دیکشنری
داستان آبیدیک
k نزدیکترین همسایه
english
1
Poultry Terminology
::
K-Nearest Neighbors
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
JWEWRY
JYNX
K
K CENTER PROBLEM
K COMPLEXES
K E جریان های آشفته
K FELDSPAR
K LENGTH RELATIONAL CHAIN OF E ENTITY
K MEANS
K MEANS ALGORITHM
K MEANS CLUSTERING
K NEAREST NEIGHBOR
K NEAREST NEIGHBORS ALGORITHM
K RATION
K نزدیک ترین همسایه
K نزدیکترین همسایه
KAABA
KABBALA
KABUL
KABULI
KABYLE
KADARITE
KADE
KADI OR KADEE
KAE
KAFFEEKLATSCH
KAFFIR
KAFILA
KAFIR
KAFTAN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید